چرا جنبش تبسم به مقصد دلخواه نرسید ؟ برای تداوم جنبش تبسم چه کار باید کرد ؟!
در پاسخ به سوال اول به طور فشرده باید گفت :
- مهم ترین عامل در یک کلمه ، ترجیح دادن مسایل شخصی بر مسایل قومی وملی است . حال هرکسی شاید تعبیر خواص از آن داشته باشد . پهلوان بزرکترین خطایی سیاسی زندگی اش را مرتکب شد که از آن به عنوان انتحار سیاسی یاد می کند . این یک بخش از مسایل است که مربوط به نمایندگان مردم می شود حال چه در سطح نماینده ای پارلمان باشد ویا در سطح معاونت ریاست اجراییه ویا در هر پست دیگر دولتی .
- عامل دیگر ویک لبه دیگر قیچی ، عوامل نفوذی پهلوان بنام مصباح بود که خود را بناحق با زور وتزویر برخانواده شهدا تحمیل وانان را اغفال کرده و از ادامه خواسته ها منصرف کردند .
پس بنا براین یک بخش این نارسایی ها به نمایندگان و رهبران مردم بر می گردد . و یک بخش دیگر به خود مردم و خانواده شهدا مربوط می شود . به این معنی اگر مصباح تن به معامله نمی داد و خانوداه شهدا را اغفال نمی کرد، نماینده ای اصلی جنبش تبسم به ملاقات می رفت هیچ کسی توان مقابله با این جنبش را نداشت مطمنا غنی وعبدالله توان مخالفت با جنبش تبسم را نداشت . این خنجر از پشت و از طرف خودی است که همیشه باعث شکست می شود .
حال ما در جنبش تبسم چه می خواستیم چرا محقق زیر بار نرفت ؟ در یک نوشتار جداگانه توضیح خواهیم داد .
سوالی که در این روزها مطرح است این است : که برای تداوم جنبش تبسم وخواسته های آنان چه کار باید کرد ؟!
در پاسخ به این سوال باید گفت : با گذشت چندین روز از جنبش تبسم هنوز در فضایی مجازی فضایی احساسی حاکم است نقد و طرح مشکلات فروان است . ولی راه حل که به دور از مسایل احساسی باشد وبتواند پاسخ گوی نیاز امروز وفردایی جامعه ما باشد کمتر دیده می شود .
درد و مشکل جامعه هزاره به دو نوع تجویز نیاز دارد . یکی راه حل عملی ، مقطعی وفوری کوتا ، تا درد را تسکین دهد . دوم راه حل اساسی وجدی در دراز مدت نیاز دارد برای ریشه کن شدن این درد نیازمند به جراحی کلان است که مطمنا به زمان زیاد نیاز خواهند داشت .
من فکر می کنم ما به دو مرحله از راه حل نیاز مندیم .
مرحله عملی مقطعی و فوری کوتا مدت :
- – ابتدا عملا و فورا از امروز باید حساب خود را از این نمایندگان پاک کنیم . نمایدگان مردم در ولسی جرگه خود بخود عمرش به پایان رسیده است نیاز به کار اضافه ندارد مردم چهره این ها را شناختند . معامله گری های انها به این سادگی از یادی مردم نمی رود . که اگر معامله آنها نمی بود ما شاهد گلوی بریده عزیزان خود نمی بودیم .
- – عزل فوری افرادی که بناحق از ادرس مردم به مسند های مختلف دولتی تکیه زده و بنا حق حیف میل می کند . این بخش از کار اقدام فوری لازم دارد ولی مطمنا به کار های جدی و مدیریت شده نیز نیاز خواهند داشت . این کار طبعا زمان برخواهند بود زمان آن بستگی به فعالیت جنبش تبسم و سروسامان دادن به این نوع خواسته ها دارد . که البته این بخش از کار به مدیریت و اطاق فکر و ساماندهی حساب شده نیازمند است .
مرحله اساسی و دراز مدت : فرهنگ سازی دوری از افراد خایین و تقدیر از افراد خادیم در جامعه است .
در قبل و بعد از جنبش تبسم ۲۰ عقرب ، اقدامات انقلابی توسط بعضی از دوستان صورت گرفت که متاسفانه بسیار به سادگی از کنار آن ها گذشتیم .
۱ – استعفا ء صاحب امتیاز روز نامه جامعه باز جناب اقای اسلم جوادی . ایشان ازمشاورت معاونعت ریاست جمهوری به دلیل بی کفایتی جناب معاون و … دست از کار کشید .
در این عصر و انفسی کسی نیست که از پول و مقام بدش بیاید . منتها تفاوت در این است که بعضی ها حیثیت و همه چیز خود را می دهند تا پول و مقام بدست اورند . ولی بعضی ها پول و مقام را در صورتی دوست دارد و برایش ارزش قایل است که حیثیتی هم برایش داشته باشد . اقای جوادی هم از پول دست کشید و هم از مقام . ولی آنچه که شایسته شان و باید از آن در محافل مطبوعاتی و شبکه های اجتماعی تقدیر می شد نشد . این یکی از بزرگترین ضعف جامعه نوپای ما است که مشق دموکراسی و عدالت را تمرین می کند .
- – اصف آشنا نیز از مقام خودش استعفا داد ولی در خور کارش از او تقدیر نشد .
- – گوینده تلویزون راه فردا جناب اقای سروش به دلیل بایکوت وعدم نشر جنبش تبسم از طریق این رسانه ، از کار خود دست کشید و این کار را توهین به خود دانست ولی ازاین افراد آگاه وبا درد جامعه در خور ستایش کارش معرفی و یاد نشد . و هم چنین استعفاء مدیر مسول سایت وحدت .
- توطئه خطرناکتری در راه است فاشیزم دست به حذف فیزیکی افراد ازاد اندیش وعدالت خواه نظیر اقای احمد سعیدی زده است ولی جا داشت هر فردی بدون استثنا در هر مقامی از این عمل غیر انسانی و عیر اخلاقی و غیر اسلامی تقبیح می کرد ولی باز هم حق شان چنان که باید ادا می شد نشد .
- ترور افراد اقتصادی وضربه زدن به اقتصاد قوم خاص . این خود توطئه دیگری است که نباید به سادگی از کنار ان گذشت . نقش اقتصاد در یک ملت بر کسی پوشیده نیست فراری دادن وحذف شخصیت های اقتصادی ملی ضرر جبران ناپذیر است که فاشیزم در صدد ان است .
هنوز در این کشور خراب شده اولا فرق خادیم و خایین بسیار مشکل است و ثانیا اگر فرقی هم باشد بتوانیم خایین را از خادیم جدا کنیم آن وقت برخورد با این دو گروه را نیز آشنایی کامل نداریم .
گاهی با حرکات های نا شیانه خود بجای اینکه باعث افشایی بیشتر چهره او بشویم نخواسته به او برای باز یابی هویتش کمک می کنیم .
و نیز با افراد که دست از بسیاری امتیازات شخصی وحتی جان خود صرفا به دلیل مسایل ملی و قومی کشیده نمی دانیم چطوری برخورد کنیم .
در حال که به همان میزان از افراد که جنبش تبسم را به بی نتیجه گی سوق داد یاد می کنیم به همان میزان از افراد فدا کار که در مقام دولتی بوده و از مقام خود دست کشیده و یا مورد بی رحمی و سوقصد قرار گرفته باید ستایش کنیم . تا این کار نیک آنها به عنوان یک فرهنگ تبدیل شود . نماندن در کنار چنین دولت بی کفایت و فاشیزم مقابله به آنها به عنوان یک سیره دراید .
این انصاف نیست که بعضی حاضر شوند از پست مقام حتی جان خود بگزرد ولی ما از ذکر نام آنها و معرفی آنها به عنوان افراد با درد این مرز بوم نگزریم . تا زمانکه این کار به عنوان فرهنک در نیامده ما نمی توانیم شاهد امثال این افراد در اینده نزدیک باشیم .
جنبش تبسم بزرگترین امتیازش در خیزش احاد مردم بود ولی همین خیزش آحاد مردم نشان داد که اگر درست مدیریت نشود و مدیران شایسته نداشته باشد چه قدر اسیب پذیر است مطمنا به نتیجه نخواهند رسید چنان که نرسید .
عیبی کار در این است که هنوز چهره های خون آشام در میان مردم ما به عنوان بزرگ این مردم بر گرده ای این ملت سوارند و خود را بیش از هر کسی خادیم و قیم این ملت می داند و می خواند. هنوز نیز افراد ابله و سود جو فرصت طلب کم نیستند که در رکاب آنها به به چه چه می زند .
جامعه هزاره به جراحی جدی و عظیم تری نیاز دارد تا این جرسومه های فساد را از ریشه جراحی نشود و دست این ها از یخین مردم کوتا نگردد دوباره هر جنبش با همه تلاش ها عقیم خواهند شد .
به معرفی گرفتن چهرهای خایین ، دست آنها را از گرده ای این مردم کوتا خواهند کرد . نیز تقدیر از افراد که از همه چیز حتی جان خود گذشته ضمن اینکه ادای دین خواهند شد بسیاری از دوستان دیگر را به این فرهنگ نیک تشویق خواهند کرد .
